سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قناعت دولتمندى را بس و خوى نیک نعمتى بود در دسترس . [ و حضرتش را از معنى « فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیّاةً طَیِّبَةً » پرسیدند ، فرمود : ] آن قناعت است . [نهج البلاغه]   بازدید امروز: 1  بازدید دیروز: 0   کل بازدیدها: 15576
 
سیب
 
دانلود موزیک های جدید
نویسنده: محمد تحصیلدار(یکشنبه 86/4/17 ساعت 1:59 صبح)
آهنگ به یاد مهستی با صدای لیلا،هنگامه،هلن،سپیده
 
   
 
دانلود آهنگ با کیفیت  128
 
دانلود آهنگ با کیفیت  64
 
 
چهار تا آهنگ از آریان جم
 
    
 
 
 
 
 
آلبوم بسیار زیبا و شنیدنی از
Bengu
 به نام
TakTik
 
    
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تیتراژ آغازی و پایانی سریال چارخونه
 
     
 
 
تیتراژ پایانی با صدای رضا شفیعی جم
 
آهنگ جدید و زیبای فرهاد نه قصر به نام دوباره تو
 
   
 
 
 
 
آهنگ جدید و زیبای میلاد بیک به نام نرو
 
     
 
 
 
آهنگ جدید و بسیار زیبای یاس و سامان به نام بازم کمه
 
  
 
با کیفیت 128
با کیفیت 64
با کیفیت 20
 
اینم یه دمو جدید از مجید خراطها به نام دوست دارم
 
منظر آلبوم کامل باشد
 
 
 
با کیفیت 128


نظرات دیگران ( )

تبلیغات کفش پوما ... ببینید!
نویسنده: محمد تحصیلدار(یکشنبه 86/4/17 ساعت 1:29 صبح)
jointaranehha.blogfa.com
 
 


jointaranehha.blogfa.com
 
 

jointaranehha.blogfa.com
 
 

jointaranehha.blogfa.com
 
 
 
 



jointaranehha.blogfa.com
 


[jointaranehha.blogfa.com
 

jointaranehha.blogfa.com

 

jointaranehha.blogfa.com
 


[jointaranehha.blogfa.com
 



jointaranehha.blogfa.com
 

jointaranehha.blogfa.com
 

jointaranehha.blogfa.com


نظرات دیگران ( )

اس ام اس های سرکاری و نیمه شب
نویسنده: محمد تحصیلدار(یکشنبه 86/4/17 ساعت 1:20 صبح)

اس ام اس های

 نیمه شب و سرکاری

چند تا اس ام اس جدید اومده زنگ بزن برات بخونم ، هزینه ام زیاد نشه

------------ --------- ---------
کلیک کن ، تا باقیش...

نظرات دیگران ( )

دهقان فداکار
نویسنده: محمد تحصیلدار(یکشنبه 86/4/17 ساعت 1:7 صبح)
دهقان فناکار

 
دهقان فناکار


یکی بود یکی نبود. یکی از روزهای گرم تیرماه بود. یک دهقان فداکاری بود که ریزاحمد نام داشت و خیلی به شدت احساس فداکارآلودگی می‌کرد و تصمیم گرفته بود پوز پترس فداکار اجنبی را بزند. یکی از همان شب‌های تیرماه که ریزاحمد خسته و کوفته از سر کار به خانه برمی‌گشت و در حال خواندن یک ترانه‌ی محلی گرمساری روی ریل‌ها بود (معلوم نبود بالاخره اون شب بارون می‌اومد یا نمی‌اومد. به من و شما مربوط نیست قصه را بچسبید و درس‌تان را بخوانید) بله اون شب که بارون ‌اومد... یارم لب بون اومد... نه این مربوط به درس نبود. حواس نمی‌گذارید برای آدم. بله اون شب که بارون می‌اومد ریزاحمد روی ریل قطار داشت می‌رفت که دید کوه ریزش کرده و سنگ‌های بزرگ‌ناکی افتاده‌اند روی ریل به چه درشت‌جاتی.
ریزاحمد پیش خود فکر کرد: یاپیغمبر! الان قطار می‌آید و همه‌ی مسافرها خاکشیر می‌شوند و آبرویمان پیش بین‌الملل و سرخه صلیب می‌رود. اتفاقاً قطار آن شب قطار اصلاح‌آلات و بارش پر از ماشین اصلاح بود که برای زدن پشم و پیله‌ به کار می‌رفت.
ریزاحمد که دید کوه ریزش کرده به ذن فرو رفت و پس از دقایقی رفتن به عوالم روحانی و مدیتیشن ای‌کیوسانی، فکر بکر و منطقی خوبی به کله‌اش رسید و تصمیم گرفت برای این که قطار به سنگ‌ها نخورد و از خط خارج نشود خودش قبلاً آن را منفجر کند! این که چطور این فکر بکر به مخ احمدک ما رسید به شما مربوط نیست، درس‌تان را بخوانید.
بله ریزاحمد با این فکر چند دینامیت از جیبش در آورد و آن را به ریل قطار بست. همین که قطار نزدیک شد ریزاحمد دینامیت‌ها را روشن کرد. (البته برای دماغ‌سوخته کردن مستندسازان فضول او به دلیل بارندگی به جای کبریت از فندک المنتی استفاده کرد). بعد از چند ثانیه دینامیت‌ها گرومپی منفجر شدند و قطار با صدای وحشت‌انگیزناکی از ریل خارج شد و سر و کله‌ی مسافران و لوکوموتیوران را هم شکست و پدر صاحب بچه‌ی همه‌شان را درآورد.  لوکوموتیوران زخمی و عصبانی از قطار چپ شده خودش را کشید بیرون و به قصد کشت دنبال ریزاحمد گذاشت. ریزاحمد بی‌گناه و معصوم هم که دید هوا پس است پا گذاشت به فرار و حالا ندو کی بدو. لوکوموتیوران هم پشت سرش با مشت‌های گره کرده و فحش‌های هجده سال به بالا و کمر به پایین همچنان می‌دوید تا رسیدند به نقطه و محل ریزش کوه. و آنجا بود که لوکوموتیوران خشکش زد.
لوکوموتیوران که دید کوه ریزش کرده و فهمید ریز احمد چه فداکاری بزرگی کرده اشک در چشم‌هایش جمع شد. ریزاحمد را بغل کرد و های های شروع کرد به گریستن. بقیه مسافران و خبرنگاران بین‌المللی و روسای ایستگاه‌های قطار هم با فهمیدن حادثه به محل آمده دور آنها جمع شدند و صحنه‌ی  ملودرام هندی‌ناک و بالیوودآسایی به وجود آمده بود که اشک از مشک قورباغه در می‌آورد. عکاسان کلیک کلیک عکس می‌گرفتند و بقیه در دستمال‌شان فین می‌کردند و تولید آب دماغ در آن سال از همین جا فراوان شد.
به زودی عکس ریزاحمد را به عنوان دهقان فداکار در تمام کتاب‌های دبستانی و دانشگاهی و روی جلد مجله تایم زدند و تفاسیر متعددی از روش‌ فداکارانه ریزاحمد و ذکاوت او در دنیا انجام شد. حادثه‌ی آن شب فراموش ناشدنی به عنوان درس عبرت و الگویی برای فرزندان خاک عالم شد.
هنوز کنار ریل‌ها، قطار از خط خارج شده‌ی زنگ‌زده‌ای وجود دارد که به عنوان یادبود عکس ریزاحمد فداکار را در حالی که نیش‌اش تا بناگوش باز است روی آن زده‌اند و زیر آن نوشته: ما اینیم.



نظرات دیگران ( )

کارت عروسی دختر شریفی‌نیا خبرساز شد
نویسنده: محمد تحصیلدار(یکشنبه 86/4/17 ساعت 12:59 صبح)
کارت عروسی دختر شریفی‌نیا خبرساز شد
 
ازدواج به سبک ایرانی
 
آرزو فراهانی: شماره 54-50 مجله تصویر سال به دست‌مان رسید که این بار عکسی متفاوت‌تر از همیشه روی جلد آن بود؛ عکس عروس و دامادی با لباس و آرایش سنتی ایرانی.
قضیه وقتی جالب‌تر شد که فهمیدیم این عروس ملیکاخاتون شریفی‌نیا صبیه آقا محمدرضا خان شریفی‌نیا و سرکار علیه آزیتا خانوم حاجیان «از مشاهیر تیارت و سینما توقراف» است. این روزها در کشورمان شاهد سبک‌های مختلف عروسی هستیم.


از عروسی‌هایی که به شیوه‌های سنتی با‌ آلوچه، خرما، دل و جگر، چای و پسته به پذیرایی از میهمانان می‌پردازند تا مهماندارانی که کراوات می‌زنند یا پرواز عروس و داماد بر فراز استخر قوهای زیبا! اما این بار عروسی متفاوت نیست بلکه عروس و داماد و کارت عروسی‌شان متفاوت است.
عکس روی جلد مجله تصویر سال مربوط است به کارت عروسی این عروس و داماد با پوشش متفاوت «یکی بود، یکی نبود» روزی در یکی از خانه‌های شهر تهران خانواده محمدرضاخان شریفی‌نیا کنار هم نشسته بودند و کاملا اتفاقی به این نتیجه رسیدند که این کار متفاوت را انجام دهند.
 
هرکس نظری داد و حرفی زد تا حاصل کار، کارتی جالب شد که در روز جمعه 14 اردیبهشت 1386 هجری‌شمسی ساعت هفت تا 10 شب، جمعی از آشنایان این خانواده را به مجلس شادی آنها بکشاند.

«جونم براتون بگه» این کارت در ابعادی کمی کوچک‌تر از کاغذ A4 و افقی چاپ شد. متن آن را از کارت‌های عروسی قدیمی و شیوه‌های گفتاری و نوشتاری قدیمی گرفتند. پدر عروس خانم و آقاداماد جناب امیر رضاخان طلاچیان زحمت بسیاری کشیدند تا نتیجه نهایی حاصل شد.

دو خط مختلف را برای روی کارت امتحان کردند؛ یکی به خط آقای شریفی‌نیا و دیگری با فونت رایانه‌ای (نمی‌دانیم در ایران باستان به فونت چه می‌گفته‌اند؟!) بر این اساس نیمی از کارت‌ها را با خط شریفی‌نیا به میهمان‌ها دادند و نیمی را هم به شیوه دیگر. تمامی کارهای چاپی کارت را عوامل دست‌اندرکار در خانه و بدون دخالت تجهیزات مدرن امروزی انجام دادند.

قالب مقوا را گرفتند، عکس عروس‌خانم و آقاداماد را پدر عروس‌خانم گرفت و خودش هم چاپ کرد، متن نوشته شده را به تعداد کارت‌ها فتوکپی گرفتند و مقوای شابلون بیضی خریدند، عکس را روی آن چسباندند و در پاکت را هم برخلاف رسم این روزها با روبان نبستند، بلکه مهر و موم کردند. طبیعی است که این همه کار زمان زیادی می‌برد و میزبانان عروسی تا سه روز مانده به مراسم درگیر این کار بودند.

دست و بال عروس‌خانم، آقا داماد و مادر عروس‌خانم روز مراسم زخم و چسبی بود. مرارت بسیار کشیدند و تمام لوازم این کارت را مغازه به مغازه گشتند و پیدا کردند و بالاخره آن شد که می‌خواستند و اما بشنوید از لباس عروس و داماد. حتما در جریان هستید که ضیاءالدین دری دارد سریالی می‌سازد به نام «کلاه پهلوی» که طراح لباس آن سارا خالدی است.
ایشان لباسی را که برای نقش شقایق فراهانی در این سریال طراحی کرده دو روز به عروس خانم ما قرض دادند و هر تکه از لباس داماد را هم از لباس‌های یکی از بازیگران این سریال آوردند تا این عکس گرفته شود.

تنها اتفاقی که قرار بود بیفتد و نیفتاد این بود که داماد باید سبیل هم می‌داشت که نشد! قرار بر این شد که در عکس برای ایشان سبیلی نقاشی کنند و مهراوه‌خانم شریفی‌نیا خواهر عروس خانم – ایضا بازیگر سینما و تیاتر – سبیلی برای ایشان نقاشی کرد که اشتباها نسخه رایانه‌ای سبیل‌دار به عنوان عکس نهایی انتخاب نشد و در نتیجه داماد قصه‌ ما بی‌سبیل ماند.
آرایش عروس‌خانم یا به گفته امروزی‌ها گریم آن را خود ملیکا خانم روی صورتش انجام داد که این کار تا دو نیمه شب طول کشید. حتما برایتان سوال پیش آمده که مگر جشن عروسی ساعت دو نیمه شب بوده است؟
خیر. این‌ آرایش و لباس خاص و سنتی تنها برای عکس روی کارت عروسی عروس و داماد ما تعبیه شده بوده. این زوج برای روز عروسی‌شان لباس‌های روتین‌‌تری پوشینه اما باز هم خاص! آقاداماد فراک پوشیدند و عروس خانم لباس عروسی عربی.

جشن عروسی در یک باغ روباز بود؛ مردها این‌ور و زن‌ها اون‌ور. بخش مردها کاملا فضای سنتی همراه با تنبک، ویلن، چای و تخت و البته میز و صندلی هم برای کسانی که دوست داشتند موجود بود. بالاخره ایده‌ای که هرکسی تکه‌ای از آن را گفت شکل گرفت و جالب هم شکل گرفت، چون فکر کردند که متفاوت باشند.

 

آقا داماد هم بسیار با این ایده موافق بود و فقط نگرانی‌اش از این بود که کارت‌ها دیر به دست میهمان‌ها برسد و آنها بی‌کارت بمانند اما این اتفاق نیفتاد و میهمان‌ها جملگی اظهار کردند که کارت به این پسندیدگی اشکالی ندارد که دیر به دست ما رسید.

حالا بشنوید از پدر و مادر عروس که آنها هم آن قدیم‌ها جشن عروسی نداشتند و کارتی را به در خانه آشناهایشان فرستادند که روی آن نوشته بودند که ما عروسی نگرفته‌ایم ولی پولش را صرف امور خیریه برای کودکان بی‌بضاعت که قدرت خرید حتی یکم جلد کتاب یا شام را ندارند، می‌کنیم و در واقع برای این بچه‌ها عروسی گرفته‌ایم.
روی آن کارت هم پر بود از چهره کودکان تنگدست. بله دوستان، سرتان را درد آوردم و اینطوری بود که قصه ما به سر رسید کلاغ هم به خونش رسید.
 

ملیکا شریفی‌نیا در پایان صحبتش در مورد مهراوه خواهرش می‌‌گوید: نمی‌دانم نظر او راجع به این نوع عروسی گرفتن چیست؟ باید خودش بگوید. شاید اصلا دوست نداشته باشد عروسی بگیرد. باید از خودش بپرسید، چون هر کسی باید در موقعیت قرار بگیرد.
در مورد بازتاب‌های مثبت و منفی احتمالی این کار عجیب هم می‌گوید: بازتاب منفی که تا به حال ندیده‌ام یا شاید به گوشم نرسیده، ولی مثبتش این بوده که همه میهمان‌ها کارت‌مان را به عنوان یادگاری نگه داشته‌اند. البته نه لای کتاب بلکه روی کتابخانه‌شان تا بگویند که به یادمان هستند. دستشان درد نکند. کسانی هم که در مراسم ما نبوده‌اند یا تازه با هم دوست شده‌ایم می‌گویند می‌شود یکی هم برای ما درست کنید؟

ملیکا شریفی‌نیا در پایان می‌گوید که فکر نمی‌کند شق‌القمر کرده‌اند. فقط خوب فکر کردیم و نتیجه‌اش این شد. خوب است که به دل بقیه نشست و در پایان اینکه از تمام عکاسان پیشکسوت که منتظر بودند عکس‌شان روی جلد مجله تصویر سال چاپ شود عذر می‌خواهم، ولی تقصیر من نبود!



نظرات دیگران ( )

نمونه از شگفتیهای جهان
نویسنده: محمد تحصیلدار(یکشنبه 86/4/17 ساعت 12:54 صبح)
  1. قدیمی ترین آثاری که از انسانهای اولیه بدست آمده اسکلتی بوده در غاری در تانگانیا در افریقا که مربوط به ششصد هزار سال پیش میباشد.
  2. بلند قدر ترین انسان معاصر شخصی بوده بنام روبرت پرشیگ که قد وی 70/2 متر بوده است. این شخص در پانزده ژوئیه 1940 در میشیگان وفات یافت – در حال حاضر شخصی بنام آلبرت یوهان کرامر هلندی دارای قدی معادل 54/2 متر میباشد- بلند قد ترین زن تاریخ خانمی بوده بنام ماریان وهد که 55/2 متر قد داشته وی متولد 1866 بوده است.
  3. پر اولادترین مادران خانمی بوده است بنام فئودور و اسیلت که 29 بار باردار شد و 69 فرزند بدنیا آورد – خانمی بنام بتی هال که 94 سال دارد دو ندیده دارد، تعداد فرزندان و نوه ها و نتیجه های او 256 نفر میباشند.
  4. در 9 ژانویه 1960 خانم آلمانی بنام آمازوگومر 7 قلو زائید (5دختر و 2پسر) –  همچنین در 1918 در نیجریه نیز مادری 7 قلو زائید- اولین دوقلوی بهم چسبیده ماری و آلیز چالکورنیت هستند که در 1550 در بیدندن انگلستان متولد شدند و 34 سال عمر کردند – دو قلوهای بهم چسبیده سیامی (چانک و اونک) که در 1811 متولد شدند با دو خواهر (سارا و آدلائید) ازدواج کردند و صاحب 19 فرزند شدند و 17 ژوئیه 1874 در 62 سالگی با فاصله 3 ساعت از همدیگر فوت کردند- عجیب ترین زایمان دو قلو در سال1846 در استراسبورک فرانسه بود که فاصله ما بین دو زایمان 137 روز طول کشید – مادری که رکورد دو قلو زائیدن را شکسته خانمی از اهالی سیسیل است که 11 بار دوقلو زائیده است.
  5. پر وزن ترین نوزاد جهان در سوم ژوئن 1961 در جنوب ترکیه متولد شد و 880/10 کیلوگرم وزن داشت – سبک ترین نوزاد جهان نیز در 1938 در انگلستان بدنیا آمد که فقط 283 گرم وزن داشت.
  6. در هفتم دیماه 1366 نوزادی دو سر که دارای دو قلب چهار ریه دو معده و دو ستون فقرات بود در تهران متولد شد و فقط یک ماه و نیم زنده بود.
  7. عنوان درازترین و سنگین ترین پستاندار همین طور بزرگترین حیوانی که تا بحال ثبت شده متعلق به نهنگ آبی است. درازترین نمونه نهنگ که رکورد آن ثبت شده نهنگ ماده ای است که در جزایر فالکلند در سال 1909 به خشکی آورده شده است درازا و طول این نهنگ حدود 33 متر بوده است. در سی ام مارس 1947 نیز توسط یک کشتی صید نهنگ در جنوب اقیانوس آتلانتیک نهنگی صید شد که وزن آن 209 تن بود. قلب این نهنگ 700 کیلوگرم و زبان آن 72/4 تن بود بد نیست بدانید که یک نهنگ با اندازه معمولی در طول ماههای تابستان روزانه بیشتر از 3 میلیون کالری مصرف میکند.
    در ضمن بلندترین صدا هم مربوط به نهنگ آبی است آنها وقتی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند صدائی تولید میکنند که قدرت آن حدود 188 دسیبل است. این بلند ترین و پرقدرت ترین صدائی است که از یک موجود زنده خارج میشود قدرت و شدت این صدا در حدی است که از 530 مایل دورتر قابل کشف و دریافت است.
  8. درازترین گردن از آن زرافه است که طول گردن آن به 78/5 متر نیز میرسد.
  9. بزرگترین پستاندار خاک زی فیل است که وزن آن تا 5/6 تن میرسد.
  10. کوچکترین پستاندار نیز موشی است بنام دراز پوزه که فقط 4 سانتی متر طول دارد.
  11. سریع السیر ترین حیوان یوزپلنگ است که سرعت آن تا 145 کیلومتر در ساعت رسیده است.
  12. بزرگترین گوشتخوار آبی نهنگ ماهی است (8/19 متر درازا) – و بزرگترین گوشتخوار خشکی خرس قهوه ای آلاسکا است (725 کیلوگرم وزند).
  13. تنها پستاندار پرنده خفاش است.
  14. عجیب ترین پستاندار زمین کانگرو میباشد.
  15. طولانی ترین دوره حاملگی پستانداران در فیل هندی است (2 سال و یکماه) – و کوتاه ترین دوران حاملگی از آن پستانداری است بنام اوپوسوم (12 روز).
  16. بزرگترین پرنده روی زمین شترمرغ است اما قادر به پرواز نیست. نوعی از این پرنده یافت شده که 5/156 کیلوگرم وزند داشته است.
  17. طولانی ترین عمر دربین پرندگان از آن کلاغ است که بیش از صد سال نیز عمر میکند (طوطی نیز تا 73 سال عمر میکند.)
  18. بزرگترین تخم پرندگان متعلق به شتر مرغ است (تا 67/1 کیلوگرم) – و کوچکترین تخم مرغ متعلق به مگس خوار است (14 میلی گرم)
  19. طولانی ترین دوره روی تخم خوابیدن متعلق به مرغابی است (75 تا 82 روز) و کوتاهترین دوره از آن دارکوب میباشد (10روز)
  20. بزرگترین مروارید جهان 116 میلی گرم وزن دارد.
  21. در بین جانوران لاک پشت با بیش از 152 سال بالاترین سن را داشته است – فیل آسیایی 78 سال – خرس و روباه و اسب 50 سال – زنبور طلائی 6 هفته – پروانه 2 ماه – مگس چهار ماه – پشه 6 ماه – زنبور عسل یکسال.
  22. گرانترین گربه جهان گربه ای بوده متعلق به یک بانوی امریکائی که در لندن مبلغ 5880 پوند قیمت گزاری شد.
  23. با اینکه خورشید 000/300/1 مرتبه از زمین بزرگتر است در مقایسه با تعداد زیادی از ستارگان بسیار کوچک میباشد.
  24. فاصله سیارات و ستارگان را در کهکشان به سال نوری اندازه میگیرند و آن عبارتست از 365×24×60×60×300000 کیلومتر – ستارگانی هستند که میلیونها سال نوری از ما فاصله دارند.
  25. اگر بتوانیم در هر دقیقه 300 ستاره در آسمان بشماریم برای شمردن تمام آنها 3500 سال عمر لازم است.
  26. در کهکشان ما یکصد میلیون خورشید وجود دارد و میلیونها منظومه.
  27. هر میلیمتر مکعب خون 7500 گلوبل سفید و 5000000 گلبول قرمز دارد – و هر قطره آب محتوی هزاران جانو زنده است.
  28. از هر ششصد میلیون کرده آسمانی در یکی از آنها امکان زندگی هست با این حساب میلیاردها سیاره مسکونی میباشند که زمین یکی از آنهاست. (از مجموعه سیارات منظومه شمسی فقط کرده زمین مسکونی میباشد)
  29. تاریخ پیدایش زمین را 15 میلیارد سال قبل تخمین میزنند.
  30. محور حرکت وضعی زمین نسبت به خط قائم 23 درجه و 27 دقیقه انحراف دارد، کوچکترین تغییری در این انحراف ایجاد شود باعث بروز اختلالات آب و هوائی و زندگی موجودات و حتی از بین رفتن حیات در کره زمین خواهد شد.
  31. لایه ازن که در جو وجود دارد اشعه ماوراء بنفش خورشید را جذب میکند، از بین رفتن لایه ازن برابر است با از بین رفتن حیات در کره زمین .
  32. 3 چهارم موجودات روی زمین را حشرات تشکیل میدهند.
  33. در فاصله 8000 سال نوری از زمین کراتی وجود دارند که دارای حجم فشرده شگفت انگیزی میباشند بطوریکه حجم یک قاشق فرضی آنها میلیونها تن وزن خواهد داشت.
  34. اولین علائم رادیوئی که ساکنان زمین از کرات دیگر دریافت کرده اند از کره مریخ بوده است.
  35. جدید ترین سیستم فیلمبرداری پزشکی در کانادا ابداع شده است بنام V1 که تصویرهای گرفته شده از سلولهای بدن را سه بعدی نشان میدهد.
  36. کمپانی توشیبای ژاپن شبکیه مصنوعی چشم ساخته است که مانند شبکیه طبیعی علائم نوری را دریافت میکند اما قادر به تشخیص رنگها نیست.
  37. نخستین ایستگاه فضائی بنام میر (صلح) در 1986 بوسیله روسها در فضا ایجاد شده است.
  38. دورترین جرم فلکی که تاکنون رصد شده است در دب اصغر است که چهارده میلیارد سال نوری با زمین فاصله دارد.
  39. یک کلکسیونر فنلاندی مجسمه لنین را که پس از تحولات شوروی در میدان سرخ مسکو پائین کشیده شد به مبلغ صد هزار دلار خریداری کرد.
  40. بزرگترین آرشیو الکترونیکی ضبط اطلاعات کامپیوتری معادل با 7 گیگا بایت توسط یک کمپانی ژاپنی به بازار عرضه شد.
  41. سرعت حرکت چرخشی زمین به دور خود در استوا 1667 کیلومتر در ساعت است که این سرعت در هر قرن 30 ثانیه کاهش میابد.
  42. برای ساختن مصالح جدید مانند ابر هادی ها ترکیبات بسیار سمی دانشمندان تصمیم گرفته اند از روبوت ها (آدمک های مصنوعی) استفاده کنند.
  43. الکترونیکهای ضد چرت که به بازار عرضه خواهند شد دستگاههای کوچکی هستند که در پشت گوش نصب میشوند و به محض خم شدن سر آزیری را به صدا در می آورند که برای رانندگان بیابانی مناسب است. (قابل توجه کارمندانی که پشت میز چرت میزنند.)
  44. نخستین تلسکوپ برای دریافت علائم موجودات زنده در کرات آسمانی در آرژانتین بکار گرفته شد.(ماه مه1990)
  45. کلینیکی در انگلستان دایر شده که در مقابل دریافت 600 دلار جنس نوزاد را به میل والدین تغییر میدهد. (دسامبر 1991)
  46. در چین ساعتی به بازار عرضه شده است که قاب زیرین آن پوشیده از نوعی خاک کمیاب است که مانند طب سوزنی علاوه بر نشان دادن وقت بعضی از ناراحتیهای معده و عصبی را نیز درمان میکند. (نوامبر 1991)
  47. سیاره زهره دارای آتشفشان فعال میباشد.
  48. آدم آهنی جدید (روبوت) در ژاپن ساخته شده که میتواند بارهای سنگین را بلند کرده و با سرعت 2 کیلومتر در ساعت حرکت کند.
  49. دستگاه جدیدی در ژاپن ساخته شده است که به مچ دست بسته میشود و بوسیله ارتباط با ماهواره ، شخص دارنده آن را در هرجای دنیا که باشد پیج میکند.
  50. ستاره شناسان انگلیسی در منچستر سیاره جدیدی را خارج از منظومه شمسی که در کهکشان (ساجی تریوس) قرار دارد کشف کرده اند و بنام ستاره نیترونی نامیده اند. این نخستین کشف سیاره خارج از منظومه شمسی است (آگوست 1991)
  51. در اوایل سال 2003 میلادی دانشمندان اروپایی با آزمایشات بیولوژیکی توانستند نوزادی شبیه انسان را بوجود آورند، این عمل با اعتراضات شدید مجامع مذهبی و سپس مجامع مختلف انسانی روبرو گردید. اما شبیه سازی بوسیله دانشمندان ادامه دارد

 



نظرات دیگران ( )

کوچه
نویسنده: محمد تحصیلدار(یکشنبه 86/4/17 ساعت 12:50 صبح)
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم ، خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
 
در نهانخانه جانم، گل یاد تو، درخشید
باغ صد خاطره خندید،
عطر صد خاطره پیچید؛
 
یادم آمد که:
               شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پرگشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.
 
 
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه، محو تماشای نگاهت،
آسمان صاف وشب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
 
یادم آید؛ تو به من گفتی :
               «از این عشق حذر کن!
لحظه ای چند براین آب نظر کن
آب، آیینه ی عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا، که دلت با دگران است!
تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن!»
 
با تو گفتم:
               حذر از عشق!
ـ ندانم ـ
سفر از پیش تو ، هرگز نتوانم،
نتوانم!
روز اول که دل من به تمنای تو پرزد
چون کبوتر، لب بام تو نشستم
تو به من گفت زدی، من نه رمیدم، نه گسستم.
 
باز گفتم که:
               تو صیاد و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گسستم
حذر از عشق ندانم ، نتوانم!
 
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب ، ناله ی تلخی زد و بگریخت ...........
 
اشک در چشم تو لرزید
ماه برعشق تو خندید
 
یادم آید که:
دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم، نرمیدم
 
رفت در ظلمت غم ، آن و شب های دگر هم
نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نکنی دگر از آن کوچه گذرهم ..........
 
بی تو ، اما، به چه حالی من از ، آن کوچه گذشتم. 


نظرات دیگران ( )

دانلود موزیک های جدید
نویسنده: محمد تحصیلدار(یکشنبه 86/4/17 ساعت 12:41 صبح)
آلبوم جدید و بسیار زیبای علیرضا فرد (شامل 2 آلبوم شیدا و اون که رفته
 
      
 
دانلود کل آلبوم در یک فایل زیپ    رپیدشیر    مگاآپلود
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آلبوم جدید و بسیار شاد سعید شایسته به نام گلی
 
 
 
دانلود کل آلبوم در یک فایل زیپ    رپیدشیر    مگاآپلود
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 


نظرات دیگران ( )

آموزش اصول خود کشی
نویسنده: محمد تحصیلدار(پنج شنبه 86/4/14 ساعت 1:2 صبح)


خود کشی
 
اصولا واژه خود کشی به معنای خود کشتنه ؛یعنی در این عمل فرد اونقدر خودشو می کشه که میمیره و این خود کشتن به علت وارد آمدن مصائب و رنج های فراوان یا بالعکس صورت میگیره .به نظر من خودکشی کار چندان جذابی نیست .ولی بسیار هیجان انگیزه و به یه بار امتحانش می ارزه .من خودم چند بار امتحانش کردم و با اینکه چند بارش هم مُردم ولی همچین بگی نگی بدم نیومد .
و اما...
بر خلاف نظر خیلی ها که میگن خود کشی خیلی راحت و سهله باید بگم نخیییییر ...اونجوریام نیست .هر کاری قواعد و اصول خودشو داره و خودکشی هم جدا از این مطلب نیست .
اول از همه اون کسایی که میخوان خودکشی کنن رو دسته بندی می کنیم :
 
1.     کسی که در عشقش شکست خورده
2. کسی که ورشکست شده
3. کسی که قاط زده
4. کسی که از زندگی خیر ندیده
5. کسی که فشار زیادی رو دوششه
6. کسی که کنجکاوه زودتر جهنمو ببینه
7. و خلاصه هر کسی که یه جورایی به آخر خط رسیده
 
افراد بالا به هر حال مستقیم به جهنم می رن ،ولی خدا همشون رو رحمت کنه.
شما جزو کدامیک از دسته های بالا هستید ؟اگه هستید ادامه مطلب را بخونید و گرنه یه دسته جدید برای خودتون باز کنید و بقیه شو بخونید .
فرض کنیم طرف تنها میاد توی اتاق و در رو قفل میکنه و عزمشو برای خود کشی جزم می کنه ؛به دورو برش نگاه میکنه و این وسایل رو می بینه :طناب ،سیخ کباب ،کبریت آغشته به بنزین ،قرص دیازپام ،آمپول هوای تهران ،دندون مصنوعی حاج خانوم ،لوله گاز ،پاکت نایلون ،چاقوی میوه بری ،نخ کاموا،سوزن لحاف دوزی ،مرگ موش ،تیغ ریش تراشی مصرف شده .
خب ...برای شروع بد نیست.ولی نظرتون رو به یک موضوع مهم ولی پیش پا افتاده جلب یکنم :تصویر و قیافه و دیسیپلین شما بعد از مردن خیلی مهمه!
فرض کنین درب اتاق شما رو میشکنن و شما رو در حالی پیدا میکنن که از طناب سقف آویزونید و مثل پاندول ساعت تاب میخورید؛زبونتون مثل زبون (بلا نسبت) سگ اقای پتیول از دهنتون آویزونه و صورتتون سیاه و ورم کرده ؛
نه...خودتون جای تماشاگرا باشین ،حالتون بهم نمی خوره ؟احساس انزجار بهتون دست نمی ده ؟
قیافه شما بعد از خود کشی باید از همیشه معصومانه تر ...زیباتر و از همیشه دوست داشتنی تر باشه تا دل همه حسابی بسوزه ؛با این حساب،دور حلق آویز کردن ،خودسوزی و خفگی با گاز رو خط بگیرید.
یه بنده خدایی از دوستان ،خیلی جالب خود کشی کرده که در نوع خودش یه ابتکاره ؛ایشون دو تا انگشت شصتش رو کرد توی سوراخای دماغش و با انگشتای دیگرش هم دهنشو محکم گرفت و اونقدر خودشو خفه کرد تا مرد !
فقط بدی کارش این بود که هیچکس بعد مرگش انگشتای شصتشو از توی دماغش بیرون نکشید چون به هر حال کار کثیفیه .
حالا خودتون قضاوت کنید،این خود کشی ترحم کسی رو بر می انگیزه ؟اونایی که رو سرشون نایلون میکشن و روی نایلون دورگردنشون رو با طناب میبندن یا اونایی که خودشون رو جلوی ماشین می ندازن تا له بشن...اینا همشون دیوونه ان.
خودکشی ایده ال خودکشی است که بدون درد ،بدون عوارض جانبی ،بدون تأثیرات بد و منفی روی صورت و اندام ،بدون صدا ، بدون کثیف کاری و .. باشه .
ژاپنی ها یه جور خودکشی جالب رو ابداع کردن به این صورت که یه سوزن جوالدوز رو برداشته و از روی سینه فرو میکنن تو قلبشون .البته این کار یکم درد داره .یه جورایی حس میکند که تو سینتون آب جوش داره قل میزنه .ولی حداقل ،عوارض ظاهری نداره ولی بدیش اینه که حتما می میرید .در صورتی که خود کشی وقتی خوبه که شما نمیرید.
یه جور خودکشی که بیشتر بین شکموها رواج داره استفاده از خوراکی برای مردنه .این نوع خود کشی خیلی حال داره .چون حداقل گشنه نمی میری! ولی خوبی مهمش اینه که به سر منزل مقصود هم نمی رسی و معمولا زنده می مونی .نمونه اش اینکه :یه بنده خدایی که با سی تا قرص دیازپام خودکشی کردو دوروبری ها به هوای اینکه مرده ،خاکش کردند . یارو بعد از دو سه روز خواب ملس چشاشو باز کرد و دید :ای دل غافل ...همه جا سیاهه و یه موش داره انگشت پاشو می جوه !زنده به گوری خداییش وحشتناکه ...
اول خوب فکراتونو بکنین بعد خودتونو بکُشید:یه موضوع مهم توی خودکشی،پشیمونی دیر هنگامه ؛89% کسایی که خودشون رو می کشن ،وسط یا آخر کار پشیمون میشن . این در حالیه که هیچ راهی برای برگشت نیست .یه یارویی یه تیکه پارچه رو گلوله میکنه و فرو میکنه تو حلقش و با ته گوشکوب میده پائین ولی همون لحظه پشیمون میشه و این در حالیه که داره خفه میشه ...یارو میدوه بیرون و از شدت عجله از روی پله ها ی آپارتمان پرت میشه پائین و میمیره ...!و جالب اینکه مرگش به علت ضربه مغزی اعلام شد نه خفگی !
نکته مهم دیگه اینکه مدت خود کشی نباید زیاد طولانی باشه :مثلا فرض کنین در نوع رگ زدن ،خیلی طول میکشه تا خون تموم بشه و تازه آلودگی خون روی لباستون و زمین رو  هم در نظر بگیرید .امکان داره استفاده از گاز شهری هم باعث بشه نه تنها خودتون بمیرید بلکه خونه و بقیه رو هم بفرستید رو هوا! پس عاقلانه رفتار کنید .
تا حالا به چند نتیجه مهم رسیدیم که سعی کنید در خودکشی این نکات رو مد نظر قرار دهید :
 
1.     زمان خودکشی رو درست انتخاب کنید (بهترین موقع بعد از ظهر ساعت شش)
2. مبادا بعد از خودکشی از ریخت و قیافه بیفتید .
3. بهترین لباستون رو تن کنید .
4. حتما یه یادداشت بذارید و علت خودکشی رو شرح بدهید و انگشت هم بزنید .خواهشا زیاد کثیف کاری نکنید.
5. موقع خود کشی لبخند بزنید تا لبخند روی لبتون باقی بمونه .
6. لطفا چشاتونو باز نذارید چون خیلی وحشتناکه .
7. یه بسته دستمال کاغذی حتما روی میزتون باشه . اتاق تونو قبل از خودکشی مرتب کنید .(پلیسا ببینن خوب نیس).
8. رد انگشتتونو همه جا بمالین تا بفهمن خودتون ،خودتون رو کشتید .
9. دلیلتون برای خودکشی قانع کننده باشه .
10. برای مسائل عشقی خود کشی کردن کار الاغاست....بلا نسبت شما.
11. قبل از خودکشی حتما یه فال حافظ بگیرید.
12. قبل از خود کشی استفاده از ادوکلن و دئودورانت و زدن مسواک یادتون نره .
13. بهتره بعد از مرگ ......مثلا مرگ.....در حالت دراز کش باشید.
14. اگه توی دستتون یه گل سرخ باشه صحنه خیلی رمانتیک و رویایی تر به نظر میاد و اشک آورتره .
15. در اتاق رو حتما قفل کنید که هیجان انگیز تر بشه و کلید اضافه ش رو بیرون و دم دست دیگران بگذارید.
16. قبل از خود کشی حتما گریه کنید .بهتره صورتتون اشک آلود باشه .
17. خودتونو برای رفتن به جهنم آماده کنید .

حالا جدیدترین و راحت ترین روش های خود کشی
برای آقایان :استفاده از جوراب ؛تخت خواب رو آماده کنید .تمام تن و سرتون رو ببرید زیره پتو .خیلی آروم نوک انگشتاتونو از زیر پتو بیرون بیارید و جوراباتونو بیرید زیر پتو . هیچ راه نفوذی برای هوا نذارید.
یک ساعت بعد شما مردید .خدا رحمتتون کنه .
برای خانومها:استفاده از موش؛تخت خواب رو مرتب کنید . برید زیر پتو .اتاق حتما کاملا تاریک و ساکت باشه .حالا چشماتونو ببندید و فرض کنید یه موش خوشگل داره تو اتاقتون راه میره .خواهش میکنم جیغ نزنید و بدون سر و صدا از وحشت زیاد بمیرید.
 مرسی ........تو جهنم می بینمتون .



نظرات دیگران ( )

مادر روزت مبارک
نویسنده: محمد تحصیلدار(پنج شنبه 86/4/14 ساعت 12:24 صبح)

مادر

چقدر خیابونها شلوغه، این همه آدم تو مغازه ها دنبال چی می گردند، مگه چه خبره؟
وااااای روز مادره،
آره حق دارند که اینجوری به تب و تاب افتادند آخه مادره، آخه عزیزه، آخه بزرگه
 اما من پس چی کار کنم؟
برای کی باید هدیه بگیرم؟
تازه اگه هدیه گرفتم کجا باید بهش بدم؟
خوش به حالتون که ....

اما ... اما امروز پنجشنبه است، میان پیشت، میدونم که دیگه چیزی نمی خوری، اما یه جعبه خرما، یه سینی میوه، برای مهمونات می یارم، سجدامو هم همونجا کنارت پهن میکنم
دستامو می گیرم سمت آسمون برای آمرزشت دعا میکنم بعد می یام خونه برات می نویسم
 
مادر ...... 
             مادر.....
آه چه واژه ای!، لبریز از عشق
به یاد چشمانت افتادم، چه با شوق همسفرم شدی، نمی دانم آیا من رفیق نیمه راه بودم یا تو که در آغاز شادمانی ام اینگونه عزادارم نمودی
ای زیباترین واژه هستی! ای همه خوبی بگو با تنهایی شبها و روزهای بی کسی ام چه کنم؟ شاید باور نکنی اما این خانه همیشه بدون تو رنگ غم دارد و دلواپسی.
لبخند کمرنگمان هم بی وجودت خالی از رنگ می شود.
چند سال از رفتنت گذشته، رفتن نابهنگامت و من با این دل ناماندگار کنار نیامده ام، با این دلی که گاه و بیگاه سراغ مهربانی هایت را می گیرد، تقصیر من نیست... این دوستان نامهربان چه با شوق از محبت و عشق مادر سخن
 می گویند
با این وجود میگویی بیقرار نشوم؟
تو رفتی و من در هضم این غم بزرگ مانده ام
اینجا هنوز به تو محتاجند. هنوز این کشتی به ساحل مقصود نرسیده. چه زود در این دریای طوفانی تنهایمان گذاشتی.
چه دلتنگم، نیمدانی چقدار برای شبهای جمعه برای جعبه شیرینی و میوه های نوبرانه پدر، برای آن دور هم نشستنها....
چه زود
چه تلخ پر کشیدی.....



نظرات دیگران ( )

   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود موزیک های جدید
[عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| مطالب بایگانی شده ||
اصلاح می‏شوید ، البته در شغلتان
مقاله‏ای برای بهتر زیستن (مردانه) قسمت اول
تابستان 1386
بهار 1386

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
سیب
محمد تحصیلدار
من خودمم نه بیشتر

|| لوگوی وبلاگ من ||
سیب

|| لینک دوستان من ||


|| اوقات شرعی ||


|| وضعیت من در یاهو ||
یــــاهـو